تو روزی خواهی رفت
تو روزی شهر ما را ترک خواهی گفت
وبا خود خواهی برد
آرزویم را
امیدم را
شب رویایی و روز سپیدم را
تو خواهی رفت ومن بر جای خواهم ماند
با دنیایی از حسرت
دلی غمگین
نگاهی منتظر تصویر ایامی خوش وشیرین
توبا آن چشمهای نافذ سبز رنگ
تو با آن گامهای تند و خوش آهنگ
خواهی رفت
از آن پس آسمان من دگر آبی نخواهد بود
گل شادی دگر بر گونه ام نخواهد رست
نرگس های عطر آگین مرا دیگر نخواهد ساخت سرمست
تو خواهی رفت
و من
دیگر نخواهم بود
ومن دیگر نخواهم زیست
کلمات کلیدی: